to feel strange

to fil stɹe͡ind͡ʒ


فارسی

1 عمومی:: خود را غریب‌ دیدن‌، گیج‌بودن‌، ناراحت‌ بودن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code